خدای متعال فرمود: «نفخ فيه من روحي». یعنی انسان روح الله است. پس انسان تجلی کلمه لا اله الا الله خواهد شد. انسان تجلی «کل شيء هالك إلا وجهه؛ هر چیزی جز روی – واسماء و صفات – او نابود است.» خواهد شد. پس بدانیم انسان تا به مرحله ظهور کلمه «لا إله إلا الله» نرسیده و تا به وجه الله نرسیده، حواس دیگرش راه نیفتاده است.
برخی انسان ها با آن حواسشان می فهمند و اعتقاد و اطمینان پیدا میکنند خدا هست. بویش را حس می کنند، صدایش را می شنوند و از حواس دیگر هم (برای درک وجود خدا) استفاده می کنند.
بعضی ها هم مثل گوینده هستند که مطلقا همه چیزشان تعطیل است و هیچ چیز نمی شنوند؛ نه گوششان باز است و نه آن دلشان راه افتاده است. همه عضوشان تعطیل شده است. حتی حواس و لمسيات بدنی شان هم رفته است. آیا این ها نباید علاج شود؟
بعضی ها الحمدلله تا بالاترین مرحله می آیند. لذا طبق تعابیری می گویند این حواس ششگانه اگر باز شود، انسان در بعد معنوی به مقام مخلِصين رسیده است. اینها همان ابرار هستند که تلاش و مجاهدت کرده اند.
به تعبیر عارف بالله خواجه عبدالله مغربی: «از حقیقت تو به سوی تو راهی است. اگر به چشم همت مطالعه فرمایی، از صورت به حقیقت می رسی و بعد موهوم شما از میانه بر می خیزد.» و نیز می گوید: «عابد اوست و معبود اوست. عابد است در مرتبه تقييد و معبود است در مرتبه إطلاق،»” و: «درویشی، تصحيح خیال یعنی توهم دوگانگی و اثنينيت است یعنی: غير حق، در دل نماند.
همچنین
در عدم افکندم آخر خویش را
وا رهاندم جان پر تشویش را
منبع: کتاب شوق عشق، استاد غفاری